سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تا کی آب بر کوه می ریزد و آن را نرم نمی کند؟تا کی حکمت می آموزید و دلهایتان بر آن نرم نمی شود؟ [عیسی علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
مشاوران جوان دالاهو[0]
گروه مشاوران جوان دالاهو متشکل از جوانان فرهیخته، روشنفکر و اندیشمند در حوزه های گوناگون با تکیه بر خرد ورزی، عقلانیت و کار جمعی، سعی دارد به عنوان حلقه واسط میان مردم و دولت منعکس کننده ی دغدغه ها، مسائل و مشکلات مردم باشد. این گروه همچنین قصد دارد با فرهنگ سازی و ایده پردازی، گامهایی ولو کوچک در راه توسعه و پیشرفت شهرستان دالاهو بردارد و در این مسیر نیازمند همراهی سبز همه ی جوانان شهرستان دالاهو است.

خبر مایه

 

بررسی تاریخی شهرستان دالاهو   به قلم ایرج ورفی نژاد               

الف) وجه تسمیه 

شهرستان دالاهو که نام خود را از کوهستان معروف دالاهو گرفته است در ابتدای سال 1384 خورشیدی از سطح بخش به سطح شهرستان ارتقاع یافت. بنابراین از نظر پیشینه ی تاریخ سیاسی چندان قابل اعتنا نیست، با این حال نام دالاهو از منظر طبیعی و تاریخی جایگاهی بسیار برجسته دارد. روایت های محلی حاکی از آنست که نام دالاهو ترکیبی است از دال یا همان عقاب و آهو؛ که از جمع آن آمیزه ای افسانه ای پدید می آید. عده ای دیگر با توجه به واژه ی «هو»که در ترکیب دالاهو دیده می شود آنرا مرتبط با آیین یارسان می دانند و استدلال آنان با توجه به جایگاه آیینی این کوه در متون یارسان و اشاره های پیاپی این متون به آن چندان هم غریب نیست.

مردم منطقه، دالاهو را جایگاه شخصیت های اسطوره ای، حماسی و باستانی ایران می دانند و صد البته که این شخصیت ها در نظر آنان نه افسانه، که عین تاریخ هستند. جمشید، ایرج، هوشنگ، ضحاک، کاوه ی آهنگر، فریدون، کیکاوس، سام، نریمان، رستم، سیاوش، کیخسرو، گیو، گودرز، گرشاسب، بهرام و ... از جمله شخصیتهایی هستند که در متون یارسان مرتب به آنان اشاره شده است و مردم منطقه اعتقاد دارند که جایگاه آنان در دالاهو بوده است.

هرچند که در مورد دالاهو جز در افکار و روایت های محلی و نیز متون مذهبی، بندرت می توان مطلبی پیدا نمود با این حال در مورد کرند غرب که مرکز شهرستان دالاهو است اطلاعاتی به قدمت تاریخ ایران موجود است.  کرند از لحاظ تاریخی ریشه در عمق حماسه ی ایرانی دارد. نام کرند در کتیبه های عیلامی و نیز اوستا ثبت شده است. در مجموع از کرند در منابع تاریخی با عنوان «کوی رینت» ( Kvirianta)، «کرن» (Keren)، «کرنت» (Kerent )، «کارینداش» (  Karindash)، «کارینا » ( ( Karina  و «کرند» (Kerend ) یاد شده است که معانی زیر برای آن ارائه شده است: اسبی که رنگ او میان بور و زرد باشد، میدان اسب دوانی، حلقه زدن مردم، جای صف کشیدن سپاه.


ب) بررسی رویدادهای تاریخی 

بدون تردید جغرافیا و موقعیت جغرافیایی هر منطقه در تکوین تاریخ آن منطقه نقش بی بدیلی دارد و در بررسی های تاریخی نباید نقش این عامل را نادیده گرفت. آنچه در طول  تاریخ بر اهمیت شهر کرند افزوده و آنرا در مسیر تحولات تاریخی قرار داده، قرار گرفتن آن بر سر شاهراه تاریخی ابریشم بوده است که اکثر نقل و انتقالهای تاریخی از شرق به غرب از این مسیر صورت گرفته است. آنچه که از منابع تاریخی بر می آید بیانگر قدمت بالای این منطقه است. به عقیده ی مورخان یک نوع غله که آنرا «امر» (Emmer ) می گویند در حوالی کرند کشف شده است. تصور می رود که این گندم نیای گندم اهلی و پرورش یافته باشد.

به لحاظ تاریخی، منطقه از پیشینه ی بالایی برخوردار است. به نوشته ی دیاکونوف، شوتروک ناخونته ی اول پادشاه معروف عیلامی در حدود سال 1175 پ. م در کتیبه ی خود از شهر «کرینتاش »که محتملاً شهر کرند کنونی می باشد یاد کرده است.

شوتروک ناخونته ی دوم هنگامی که از فتوحاتش یاد می کند، شهر کارینداش را نیز جزء متصرفاتش ذکر می کند. مورخ معروف، والتر هینتس در این مورد می نویسد: «شاه با کمک خدایش بر شهر کارینداش غالب شده بود. شوتروک ناخونته ی دوم چنانکه نام بزرگش ایجاب می کند باید تا کرند فعلی در طول جاده ی بابل به ری پیش رفته باشد..... بنابراین لشکرهای عیلامی از کارینداش/ کرند فراتر رفته، از معبر تی طاق ( پاطاق) گذشته و به کرانه ی دشت بین النهرین سرازیر شدند.

اوستا منبع مهم دیگری است که از کرند یاد می کند. در یشت  15 ( رام یشت) فقرات 19 تا 21 مطلبی در مورد ضحاک آمده است که در آن به کرند نیز اشاره شده است: «اژی دهاک سه پوزه در «کوی رینت »، دارنده ی راه دشوار، .... ویو ( فرشته ی باد ) را ستود و از او خواست تا وی را یاری دهد تا هر هفت کشور را از آدمی تهی کند».ذبیح ا... صفا در کتاب «حماسه سرایی در ایران»، «کوی رینت »را بر کرند فعلی تطبیق داده و آنرا مرکز حکومت ضحاک دانسته است.

با تشکیل حکومت ماد در ایران، دوران تسلط آریاییها بر ایران زمین آغاز شد. آنان با تشکیل اولین پادشاهی آریایی وارث قدرت حکومت های محلی در غرب فلات ایران شدند. با توجه به آثار مادها در حوالی شهر کرند و با عنایت به اینکه مادها اساساً حکومتی برخاسته از غرب فلات ایران بودند، به طور قطع می توان گفت که کرند در این زمان جزیی از این پادشاهی تازه تأسیس بوده است. همین روند را می توان به دوره های اشکانی و ساسانی تعمیم داد. محتمل است که کرند در عهد اشکانی و ساسانی به واسطه ی تجارت ابریشم که از این مسیر صورت گرفته است، شاهد رونق و شکوفایی بوده باشد. کرند در دوره ی ساسانی آخرین حضور خود را در عصر باستان نشان داد. آثار متعدد به جا مانده از عصر ساسانی نشان می دهد که این منطقه یکی از مهمترین نقاط مورد نظر شاهان ساسانی بوده و احتمالاً اقامتگاه ییلاقی آنان محسوب می شده است. بنای دژها، برج ها، قلعه ها، زندانها و بناهای دیگر، تأییدی بر این مدعاست. شاخص این آثار قلعه ی تاریخی  یزدگرد است  که هم اکنون خرابه های آن حکایت از دوره ی باستانی ایران دارد. در واپسین سالهای عمر حکومت ساسانی، دالاهو و کرند یک چند به مرکز مقاومت ایرانیان در برابر اعراب تبدیل شد. با این حال این منطقه از نظر سیاسی همانند بقیه ی مناطق ایران جزیی از خلافت اسلامی شد.

پس از دوره ی اسلامی، حمدا... مستوفی نخستین کسی است که از کرند یاد کرده است. مستوفی در کتاب خود می نویسد: «کرند و خوشان دو دیه است بر سر گریوه ی حلوان، و کرند خراب است و خوشان آبادان. هوای معتدل دارد و آبش از کوه جاریست »؛ البته حدود چهار قرن قبل از مستوفی ابودلف از جای با عنوان «مرج القلعه »یاد کرده است که مینورسکی در تعلیقات سنگین خود بر سفرنامه ی وی، مرج القلعه را همان کرند فعلی دانسته است. ابودلف در مورد این محل می نویسد: مرج القلعه مرغزار وسیعی است که در آن آثار شگفت انگیز قلعه ای از ساختمانهای زمان عاد وجود دارد. در مرج القلعه شهر زیبایی وجود دارد که هوای آن بسیار سرد است در آنجا  قلعه ای ویران، مشرف بر باغهای شهر وجود دارد که گفته می شود خسروپرویز یکی از پسران خود را در آن به قتل رساند.

نام کرند تا قبل از حکومت قاجاریه تنها به صورت جسته و گریخته در منابع تاریخی ( آنهم بیشتر در سفرنامه ها) قابل پیگیری است. با این حال نکته ی مسلم آن است که این منطقه به دلیل واقع شدن بر سر مهمترین راه تجاری شرق به غرب، همچنان در مسیر تحولات تاریخی بوده است. تیمور لنگ در کتاب مبالغه آمیز خود با عنوان «منم تیمور جهانگشاه »از شجاعت، جنگندگی و تهور مردمان ساکن کوههای دالاهو یاد کرده است. وی پس از لشرکشی به بین النهرین، هنگام مراجعت به ایران در معبر استراتژیک پاتاق مورد هجوم مردان این ناحیه قرار گرفت و امیر تیمور در مقابل این حمله ی غافگیر کننده ناچار به عقب نشینی موقت شد. امیر تیمور اعتراف می کند که این جنگ یکی از مخوف ترین نبردهای وی بود است.

شهر کرند در عصر صفویه همانند بیشتر مناطق ایران دوره ای از رونق و آبادانی  را تجربه نمود و شاهد آن احداث کاروانسراهایی در شهر کرند و نواحی مجاور آن بود. پیترو دلاواله که در عصر صفویه به ایران آمد، در ابتدای سفر خود از شهر کرند دیدن کرد. او در سفرنامه اش از مهمان نوازی و گشاده رویی مردمان آن شهر سخن گفته است.

   در عصر افشاریه کرند مرکز تجدید قوای سپاه نادر شاه در جنگ علیه عثمانی بود و حملات نادر به توپال عثمان پاشاه از این مسیر صورت می گرفت. ژان اوتر سفیر لویی پانزهم که در عصر افشاریه به ایران آمده بود در مورد کرند می نویسد: پس از پیمودن کوههای سخت و دشوار به کرند رسیدیم که نخستین آسایشگاه ما در ایران بود  وخوشان ( کرند) بر بالای بلندیهای حلوان واقع شده و رو به ویرانی است.


دامنه ی اطلاعات در مورد کرند در عصر قاجاریه بیشتر از ادوار قبل است. ناصرالدین شاه که در سال 1249 خ دیدن کرده وضعیت عمومی شهر را ناگوار توصیف کرده است. او شهر را بیش از هفتصد، هشتصد خانه برآورد کرده است. عضدالملک، در سفرنامه ای که بخاطر سفر به عتبات آنرا نوشته به ساختار پلکانی شهر اشاره کرده و می نویسد: کرند در میان دره ای واقع شده و خانه هایش در نهایت دره است و بام هر خانه ی زیرین، سطح خانه ی فوقانی به شمار می آید. 

با شروع جنگ جهانی اول کرمانشاه و کرند یکچند به مرکز مقاومت ملیّون و آزادی خواهان علیه روس و انگلیس تبدیل شد. گسترش دامنه ی جنگ در مقیاس جهانی، سبب شد تا دولت وقت به ریاست مستوفی الممالک بیطرفی ایران را در جنگ اعلام کند. اما این بیطرفی از سوی متحدین و متفقین نقض شد. نقض بیطرفی ایران با حمله ی  سپاه عثمانی تحت فرمان رئوف بیگ  صورت گرفت. رئوف بیگ با تصرف قصرشیرین و سرپل ذهاب و فرو مالیدن قصبات و روستاههای گوناگون وارد کرند غرب شد. در کرند عثمانیها خشونت و قساوت را از حد گذراندند و از کشتن، خفه کردن، تیرباران و بدار آویختن مردم ابایی نکردند. قتل و غارت اهالی کرند موجب ائتلاف میان عشایر آن منطقه شد و در پی عملیات مشترکی که با حضور ایلات همجوار؛ سنجابی، قلخانی و گوران صورت گرفت رئوف بیگ و ارتش عثمانی شکست خوردند و عقب نشستند. به گزارش احتشام الممالک کرندی در جنگ میان ایلات و ارتش عثمانی 500 نفر از ایلات کشته شدند.

بازتاب حمله ی رئوف بیگ به کرند سبب واکنش مجلس شد و دمکراتها با طرح استیضاحی جنجال برانگیز موفق شدند تا دولت وقت ( دولت عین الدوله) را بخاطر این واقعه به سقوط بکشانند. نقض بیطرفی ایران و تهدیدات روسها از شمال سبب شد تا ملیون و آزادیخواهان پایتخت را ترک کنند و ایجاد یک مرکز مقاومت را در دستور کارقرار دهند. این عده در نهایت دولت ملی را در کرمانشاه تشکیل دادند. حیات دولت ملی با فراز و نشیب های فراوانی همراه بود اما به رغم تمام تلاشها و فداکاریها، دولت ملی نتواست در مقابل فشار متفقین دوام آورد؛ با این حال این نکته را باید را خاطرنشان کرد که یکی از پشتوانه های دولت ملی در دوران اقامتش در کرمانشاه، مهمان نوازی، رشادت، و دلاوری مردمان دالاهو بود.

 کرند در زمان حکوت پهلوی و به طور مشخص در زمان حکومت دکتر محمد مصدق برای مدتی شاهد نزاع  و کشمکش داخلی بین هواداران دکتر مصدق و خوانین طرفدار شاه بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی و تجاوز ارتش عراق به مرزهای غربی ایران، مردم منطقه ی دالاهو به وظیفه ی ملی و میهنی خویش عمل کردند و از مرزهای کشور در مقابل دشمن پاسداری نمودند؛ حدود 1000 شهید، جانباز و آزاده نشانی از این واقعیت است.



 


94/6/29::: 3:17 ع
نظر()